خرداد مصادف با ورزش
به نام خدا
یک سال قبل:
بعضی روزها بعداز افطار با پدرجان والیبال نگاه میکردیم. یک شب وسط والیبال بلند شدم رفتم.در این فاصله نبودنم مادرجان به پدرجان گفته: این والیبال رو خاموش کن، بچه بره درسش رو بخونه، شب بگیره بخوابه!
پدرجان هم گفته: من چیکارش دارم بره درسش رو بخونه!
چنددقیقه بعد که برگشتم::
پدرجان خطاب به من: بدو بیا سه تا جلو زدیم!!
مامان:|
امسال:
فینال لیگ قهرمانان اروپا بود! بابا داشت فوتبال میدید. من هم گوشه اتاق جزوه به دست نشسته بودم. کم کم غول خواب داشت سراغم میآمد که خطا شد! شروع به دوباره خواندن کردم، دوباره داشت خوابم میگرفت که گل زدند! آفساید شد! خوابم پرید، نشستم دوباره بخوانم، داشت خوابم میگرفت گل زدند! خواندن را از سر گرفتم، چشم هایم داشت روی هم میافتاد تیر دروازه لرزید! خودکار و کاغذ را دوباره دستم گرفتم، باز داشت خوابم میگرفت که گل زدند!
در نهایت خواب، در رقابت بین فوتبال و جزوه پیروز شد:|
*وَقَضَىٰ رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا ۚ إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا کَرِیمًا
و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستید! و به پدر و مادر نیکی کنید! هرگاه یکی از آن دو، یا هر دوی آنها، نزد تو به سن پیری رسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار! و بر آنها فریاد مزن! و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو!
الإسراء/23