درانتظار اتفاقات خوب

به رسم محبت به نام خدا..

درانتظار اتفاقات خوب

به رسم محبت به نام خدا..

درانتظار اتفاقات خوب

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
اتفاق در لغت به معنای حادثه وپیشامد است
و اتفاق خوب همان پیشامدی است که حالمان راخوب می کند

آدمی که منتظر است
هیچ نشانه خاصی ندارد!
فقط
باهرصدایی برمیگردد


"یک نفر
کاش همین لحظه
همین جا فی الفور
برسداز ره و
حال دل من خوب شود.."

امضا:منتظراتفاقات خوب!


در منوی بلاگ ببینید "یک صفحه نور"‌

بایگانی

منِ دردانه بدمست تعهد کردم، که بپایم عهدم

دوشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۷، ۰۱:۰۸ ب.ظ
یا ربّ

تن من زندان است
و منم زندانی
مانده ام در دل ِ این کالبد نفسانی
عشق در دام هوس
روح حبس الابد بند قفس
آدمی زندان است
و من آن مانده به خواب

تشنه جرعه ای از صافی ناب
در تکاپوی خیال لب آب
در فراسوی سراب
مانده ام در مرداب
آرزوها ، همه ام نقش بر آب
آدمی زندان است
و من آن خسته‌ی راه
مانده ام در تک این تنگ سیاه
نه به راه پیش رفتن باز است
راه برگشت تباه
غرقه ام غرق گناه
نه کسی می‌خواهد که خبر گیرد از این چشم به راه
نه کسی می‌آید به ملاقاتی اعدامی زندان گناه
در شگفتم من از این بند و قفس
محکمه، حاکم و محکوم خودم هستم و بس
از چه باشم غمگین ؟
از چه ام دل چرکین ؟
از خدا ؟
یا که از این پیکره‌ی ننگ از این کوه گناه ؟
من بنایش کردم
بر کویر شهوت
و نهادم برهم ، آجر آجر نفرت
برج و بارویش آه
پی اش از جور و جفا
و جلایش دادم
به فریب ، به ریا
ننگم باد ، آری آری همین است سزا
اندرین منزل پست
یاد می‌آورم از روز الست
یاد جام باده و بنده مست
که نمک خورد ، دریغا که نمکدان بشکست
و چنین گفت با بوم تعهد نقاش
که تو ای نقش ، امین غم عشق من باش
آسمان بار امانت نتوانست کشید
شانه خم کرد ، وجودش لرزید
من دردانه‌ی بد مست تعهد کردم
که بپایم عهدم
با همه جان و تنم

با همه سلول‌های بدنم

ولی اکنون . . .
زندانی سلول تنم
ای صد افسوس که دردانه هستی به دمی مستی باخت
و سمند ابلیس بر دل گیتی تاخت
و شگفتا که دو گندم دو جهان فاصله ساخت
شرمم باد . . .
و چه سود از غم این یاد ، که بودم بر باد
کاش در کرنش هستی نمی‌گنجیدم
کاش با جام می‌عشق نمی‌رقصیدم
تا که در ملعبه لهو و لعب
اهرمن وار خدا می‌دیدم
شرمم باد . . .
و زمین شرمش باد
که زخاک بدنش چون من زاد
شرمم باد . . .
که از آن نقش برازنده چون هور
وزان خاکی مسرور
به جز روزنکی نور
دگر باقی نیست
روزن نور شده همدم این فکری مخمور
دریغا که دگر ساقی نیست
همه یارم شده این روزنک نور

نمی‌دانم چیست ؟

من نمی‌دانم کیست ؟
سالها خواجه در بار من است
قدر عمری است که غم خوار من است
من نمی‌دانم چیست
من نمی‌دانم کیست
شاید آن شبنم عشقی است که در گِل داشتم
چه بسا بذر امیدی است که در دل کاشتم
شایدم حرمت آن تکه نانی است
که در کودکیم ، از زمین برداشتم
من نمی‌دانم چیست
من نمی‌دانم کیست
شاید آن دل دل قلب نگران پدر است
یا تجلی دعای مادر در نماز سحر است
من نمی‌دانم چیست
من نمی‌دانم کیست
در گذر از آن نور
گوئیا ابر بهار ، بر کویر دل من می‌بارد
ودر این خشک‌ترین خاک خدا
بذر امید رهایی در دلم می‌کارد
در تکاپوی فرار از دام ها
خسته از زنجیر ها
ناگهان حنجره ام می‌شکفد ، با تمام دل خود می‌گویم:
بار پروردگارا ببخشای مرا
و چه زود
نوری از جنس وجود
در دلم می‌تابد
همه جا نور است نور
همه جا شادی و شور
روزن نور دگر روزن نیست
شده دریای عبور
نه دگر زنجیری است
نه دگر از قفس و بند و تباهی خبری است
درب زندان باز است
و دلم از غم تنهایی شب‌های مه آلود تهی است
چون طنینی از عشق بر دلم می‌بارد
همه ابعاد زمان در نظرم می‌آید
یاد آن روز نخست
او مرا می‌خواند
با صدایی آشنا
او سخن می‌گوید
و تو ای بنده ما ، و تو ای خسته راه ، باز هم سوی من آی
گر هزاران بار عهد با خدایت بستی
ور هزارو یکبار عهد خود بشکستی
غم به دل راه مده ، که ز غم‌ها رستی
خجل از کردارم
با خدا می‌گویم
منم آن غرق گناه
با چه رویی به درت روی آرم
باز هم می‌گوید:
و تو ای بنده ما ، و تو ای غرق گناه ، و تو افتاده به چاه
و تو ای خسته‌ی راه ، باز هم سوی من آی
و تو دردانه من
از چه ای دل چرکین ؟
نی نباشی غمگین
غیر من ریز و درشت گنه بنده چه کس می‌داند ؟
من نپوشانم عیب چه کسی پوشاند ؟
و تو ای کودک بازی گوشم
در نخستین افسوس
چشم بر هر گنهت پوشیدم
به جلال و جبروتم که تو را بخشیدم
دگر از درد و غم بند مترس ، چون باد باش
از سکون و سکن و سکته گذر ، فریاد باش
شیشه غم بشکن ، جام مبارک باد باش
بنده عشق بمان
از دو جهان آزاد باش . . .

*آرما


۹۷/۰۳/۱۴
منتظر اتفاقات خوب (حورا)

نظرات  (۸)

۱۴ خرداد ۹۷ ، ۱۳:۱۰ آسـوکـآ آآ
همه دعاها و آرزوهای دیشبت مستجاب عزیزم :)
پاسخ:
ممنون:-)
دعاهای خوبِ هممون مسجاب بشه.
شعر خیلی عالی بود
و شگفتا که دو گندم دو جهان فاصله ساخت...

منظورت از ارما استاد رائفی پوره؟
پاسخ:
اوهوم:-))
 
آره D:
چقدر قشنگ بود
باز هم سوی من آی…
پاسخ:
آره.
میگه ازم ناامید  نباش.
۱۴ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۵۷ گیوم اِوار
سلام. فرق شعر نو و سپید چیست؟
پاسخ:
سلام. بهتره از متخصصش بپرسید!
قشنگه:)
پاسخ:
:-)
شعر زیبایی بود..ممنون
پاسخ:
دست و قلم شاعرش درد نکنه.
۱۵ خرداد ۹۷ ، ۲۰:۱۳ بهارنارنج :)
عالی بود:)تمام مدت داشتم فکر میکردم چه قشنگ میشه بخونم صوتشو بزارم:دی
پاسخ:
آره خیلی خوب میشه:-))
با اینکه طولانی بود ولی ارزش خوندن دارد.
ممنونم بابت مطلب
پاسخ:
خواهش میکنم:-)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی