درانتظار اتفاقات خوب

به رسم محبت به نام خدا..

درانتظار اتفاقات خوب

به رسم محبت به نام خدا..

درانتظار اتفاقات خوب

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
اتفاق در لغت به معنای حادثه وپیشامد است
و اتفاق خوب همان پیشامدی است که حالمان راخوب می کند

آدمی که منتظر است
هیچ نشانه خاصی ندارد!
فقط
باهرصدایی برمیگردد


"یک نفر
کاش همین لحظه
همین جا فی الفور
برسداز ره و
حال دل من خوب شود.."

امضا:منتظراتفاقات خوب!


در منوی بلاگ ببینید "یک صفحه نور"‌

بایگانی

آیا از هشتگ در خانه می‌مانیم خسته شده‌اید؟

سه شنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۹، ۰۲:۴۳ ب.ظ

به نام خدا

صفر. به نظرم دیگه نیاز نیست توضیح بدم وقتی میگم خونه موندن و بیرون نرفتن، منظورم برای کار غیرضروری بیرون نرفتن هست! یا حتی نیاز نیست بیام توضیح بدم توی این شرایط چه کارهایی توی دسته ضروری هست و چه کارهایی توی دسته غیرضروری!

یک. خطاب به هم‌وطنانی که گفتند: "چرا منت توی خونه موندنتون رو سر ما می‌گذارید؟ شما برای سلامتی خودتون خونه موندید!"
بله ما برای حفظ سلامتی خودمون و عزیزان‌مون خونه موندیم! ولی اگه تعداد این افراد توی خونه بمون بیشتر بشه، زمان توی خونه موندن هم کمتر میشه! وگرنه چند نفر بمونن تو خونه و چند نفر به یه ورشون هم نباشه (گفتم که دیگه نیاز نیست هی بگم کار ضروری و غیرضروری؟)، پس اون چند نفر دسته اول به خودشون حق میدن برای این بازه‌ای که طولانی میشه، اعتراض کنند به دسته دوم!

دو. خطاب به آن دسته هم‌وطنانی که به گمان خودشون بیرون رفتن توی این شرایط دهن کجی به دستور و پیشنهاد حکومته! و به خیال خودشون دارند یک حرکت اعتراضی در برابر نظام حاکم انجام میدن! و پیش خودشون میگن: "شما که میتونستی جلوش رو بگیری و نگرفتی، منم به حرف تو گوش نمی‌کنم تا نشه اونی که می‌خوای!"
خب شما هم دقت نمی‌کنید که این حرکت اعتراضی در قدم اول مبارزه‌ای هست علیه جون خودتون و عزیزان‌تون! و مطمئن باشید اگر قرار بود بیرون اومدن شما از خونه به ضرر کسی جز خودتون تموم بشه، با چوب و چماق شما رو توی خونه نگه می‌داشتند!

سه. تریبون رو تحویل میدم!

۹۹/۰۱/۰۵
منتظر اتفاقات خوب (حورا)

نظرات  (۹)

۰۵ فروردين ۹۹ ، ۱۵:۴۳ دچارِ فیش‌نگار

صفر و سه قشنگ بود :/

پاسخ:
باشه:/

در مورد عنوان :آره چند روز پیش خیلی خسته بودم. ولی با مرور اتفاقای ممکن ترجیح دادم خستگی رو دک کنم.

 

سه. رفته بودم نون بخرم. یه خانومی با دخترش جلو آپارتمانی ایستاده و زنگ در رو زد . بعد چند دقیقه که برگشتم هنوز اونجا بود . تو دلم گفتم :می‌بینی در رو باز نمی‌کنن ،چرا اصرار می‌کنی آخه!!

 

پاسخ:
بالاخره تموم میشه.
آدمیزاد موجود عجیبیه!
۰۶ فروردين ۹۹ ، ۰۰:۲۴ نرگس بیانستان

به فکر فرو رفته محل را ترک میکند 😁

پاسخ:
حالا بودی کهD:
شرمنده اسباب پذیرایی آماده نبود:-)
۰۶ فروردين ۹۹ ، ۲۱:۵۵ نرگس بیانستان

نه هزیزم اومدم بودم خودتو ببینم همش تو اشپزخونه بودی منم رفتم 😐😂

پاسخ:
این ایام رو من سعی در کسب تجارب آشپزی دارم. شرمنده دیگه:-))
ان‌شاالله در ایام بعدی با کیک و شیرینی بهداشتی پذیرایی کنمD:
۰۷ فروردين ۹۹ ، ۰۸:۵۵ دچارِ فیش‌نگار

باشه و :||

پاسخ:
:-)

خلاصه و مفید :) والسلام .

پاسخ:
سلامت باشید:-)

همونقدر که رعایت نکننده‌ها رو درک نمی‌کنم، بیش از حد رعایت کننده‌ها رو هم درک نمی‌کنم.

این روزها آرزو می‌کنم کاش تنهایی تو قرنطینه بودم. به نظرم اوضاع روحی و روانی‌ام خیلی بهتر از الان بود.

پاسخ:
خدا رو شکر ما تو خونه در مورد میزان رعایت نکات بهداشتی تفاهم داریم. مشکلات دیگه‌ای داریم که همیشه بوده:/

والا دیگه :)

مختصر و مفید. :)

پاسخ:
بله:-)

بدبختی اینجاست دولت و بالا دستیا هر کاری بکنن چه درست چه غلط یه عده آدم به خیال خودشون فهیم معترضن :/

الان یه سریا میگن چطور میتونست آبان ماه با چوب و چماق چنین و چنان کنه الان نمیکنه؟ بعد مطمئن باش اگه میکرد همینا باز مزخرف میگفتن که آره اینا به ما با زور چماق و اسلحه میگن بمونید خونه مگه ما حیوونیم که این سبک از کنترل رو نیاز داشته باشیم و کسیم نیست بهشون بگه بله شما حیوونید فقط یکم از حیوونای دیگه باهوش‌ترین میتونید به سبک انسانی حرف بزنید

پاسخ:
یه دوره عجیب و غریبی رو گذروندیم و داریم می‌گذرونیم که خیلی چیزها نشونمون داد! حس اتمام حجت دارم نسبت به این دوره:|

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی