حافظ میگه: راضی هستی!
چهارشنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۸، ۰۳:۵۵ ب.ظ
به نام خدا
قصد فال گرفتن نداشتم. اول ماهی گفت یادتون باشه بریم فال بگیریم. بعد که رفتیم دکتر شین گفت بریم فال بگیریم! به قول ماهی که میگه اصلا نیت خاصی هم نداشتیم. اگر هم داشتیم اون قدر خندیدیم که نیتهامون قروقاطی شد! فالم رو دوست داشتم. حال خوب موقع گرفتن فال، خاطره خوبی که باهاش موند رو دوست داشتم. دو ساعت بعد وقتی ماهی داشت ماجرای فال گرفتنمون رو برای زینب تعریف میکرد، اون قدر خندیدم که اشک از چشمام دراومد.
سمت راست: فالِ من، سمت چپ: فالِ ماهی
۹۸/۰۱/۰۷