کلاف سردرگم
شنبه, ۲۷ شهریور ۱۴۰۰، ۰۳:۱۲ ب.ظ
به نام خدا
باید که ز داغم خبری داشته باشد
هر مرد که با خود جگری داشته باشد
حالم چو دلیریست که از بخت بد خویش
در لشکر دشمن پسری داشته باشد!
حالم چو درختیست که یک شاخهی نااهل
بازیچهی دست تبری داشته باشد
سخت است پیمبر شده باشی و ببینی
فرزند تو دین دگری داشته باشد!
آویخته از گردن من شاهکلیدی
این کاخ کهن، بی که دری داشته باشد
سردرگمیام داد گره در گره اندوه
خوشبخت کلافی که سری داشته باشد
حسین جنتی
۰۰/۰۶/۲۷