درانتظار اتفاقات خوب

به رسم محبت به نام خدا..

درانتظار اتفاقات خوب

به رسم محبت به نام خدا..

درانتظار اتفاقات خوب

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
اتفاق در لغت به معنای حادثه وپیشامد است
و اتفاق خوب همان پیشامدی است که حالمان راخوب می کند

آدمی که منتظر است
هیچ نشانه خاصی ندارد!
فقط
باهرصدایی برمیگردد


"یک نفر
کاش همین لحظه
همین جا فی الفور
برسداز ره و
حال دل من خوب شود.."

امضا:منتظراتفاقات خوب!


در منوی بلاگ ببینید "یک صفحه نور"‌

بایگانی

۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۸ ثبت شده است

به نام خدا
چندین روز است که سعی می‌کنم کلمه‌ها و جمله‌ها را کنار هم ردیف کنم، نمی‌شود! هی جمله‌ها را بالا و پایین می‌کنم و نمی‌شود! نتوانستم از نوشتنش منصرف شوم. نتوانستم بهمن ۹۸ را با همه قشنگی‌هایش ثبت نکنم! بهمن دو سال پیش، ترسیده بودم از اشتباه دوباره، از پشیمانی دوباره، از ترس‌ها و عذاب‌ها و ناراحتی‌ها. تصویر خودم را گوشه اتاق توی ذهنم دارم که با حال بلاتکلیف و پر از تردید، نشسته بودم و از خدا خواستم که اگر اتفاقی که از بهمن ۹۶ شروع می‌شود، ختم می‌شود به همین ناراحتی‌ها، خودش یک طوری جلویش را بگیرد. دو سال گذشت و بهمن ۹۸ شد قشنگ‌ترین بهمن تمام عمرم. اصلا چه کسی می‌دانست یک روزی می‌گویم: بهمن می‌تواند بهترین ماه سال باشد؟!
سخت است. چگونه نوشتنش سخت است! توصیف حال خودم سخت است. من یادم نیست تا به حال سه شب پشت سرهم با لبخندی عریض، خواب از سرم پریده باشد و صبح فردایش با همان لبخند و پر از انرژی و ذهنی پر از فکر از خواب برخاسته باشم! 
راستش را بخواهید من تا به حال پَر کشیدن پروانه را توی دلم احساس نکرده بودم! اصلا می‌دانید حس پَر کشیدن چند پروانه توی دل آدم چگونه است؟!
چقدر کلمات قاصری داریم برای توصیف! اصلا رها کنیم! همین بس که بهمن ۹۸ را نتوانستم در کلمات بگنجانم. همین بس که حالم واقعا خوب بود. همین بس که بهمن ۹۸ با یک اتفاق خوب ثبت شد. تردید و عذاب وجدان و ناراحتی و ترس و دلخوری و ... نبود. هی با خودم فکر می‌کردم و عقل و دلم را زیر و رو می‌کردم تا ببینم خبری از آن ترس و تردید و ناراحتی که قبلا حسش کرده بودم و فکر می‌کردم تا همیشه همان طعم را می‌دهد، هست یا نه؟! نبود! عجیب بود اما حجم لبخند و حال خوبش می‌چربید به آن بخش ریز و کوچک ترس و تردید. راستش ترس و تردیدش هم در نوع خودش شیرین، جدید و عجیب بود!
این روزها بیشتر به بخش تردید و ترسش فکر کردم و درنهایت تصمیم گرفتم مثل دو سال پیش رهایش کنم تا خودش مسیر خودش را برود! اما نمی‌شود. من آدم دو سال پیش نیستم. این جایی که ایستاده‌ام، جایی نیست که دو سال پیش ایستاده بودم. من هم توی همین مسیر هستم! 
تمام حس خوب بهمن ۹۸ را برای خودم نگه داشته‌ام؛ حتی اگر بهمن ۹۹ خبری از تکرارش نباشد! حتی اگر همین نقطه تمام شود یا نقطه‌ای دیگر! یادم نمی‌رود یک روزی توی سرمای بهمن ۹۸ پر شدم از امید و انگیزه و حال خوب و تمام آن چیزی که هرگز نداشتم و حتی نمی‌دانستم حس داشتنش چگونه است!

منتظر اتفاقات خوب (حورا)
۳۰ بهمن ۹۸ ، ۲۳:۱۰ ۳ نظر

به نام خدا

همیشه انتخاب واحد به اندازه خوندن واحدها و امتحان دادنشون سخت بود. درگیرمون کرده و از ما انرژی گرفته.
شاید می‌خواد بگه انتخاب یه راهی به اندازه طی کردن راه و به مقصد رسیدن می‌تونه سخت و چالش برانگیز باشه.

منتظر اتفاقات خوب (حورا)
۰۴ بهمن ۹۸ ، ۱۰:۵۰ ۱۰ نظر