درانتظار اتفاقات خوب

به رسم محبت به نام خدا..

درانتظار اتفاقات خوب

به رسم محبت به نام خدا..

درانتظار اتفاقات خوب

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
اتفاق در لغت به معنای حادثه وپیشامد است
و اتفاق خوب همان پیشامدی است که حالمان راخوب می کند

آدمی که منتظر است
هیچ نشانه خاصی ندارد!
فقط
باهرصدایی برمیگردد


"یک نفر
کاش همین لحظه
همین جا فی الفور
برسداز ره و
حال دل من خوب شود.."

امضا:منتظراتفاقات خوب!


در منوی بلاگ ببینید "یک صفحه نور"‌

بایگانی

*Chaos Theory

شنبه, ۵ تیر ۱۴۰۰، ۰۹:۰۱ ب.ظ

به نام خدا


دوباره افتاده‌ام روی مود سینوسی! دوباره؟ کی روی خط صاف بوده‌ام اصلا؟ البته نه از این سینوسی‌های منظم و متناوب که محل و میزان اوج و فرودش مشخص باشد! یک جور آشوب در هم پیچیده!

هزارتا موضوع، هزارتا حرف، هزاران آدم و هزاران موجود و مسئله ناشناخته دارند توی سرم کلنجار می‌روند! وقتی نمی‌توانم بهشان نظم بدهم، نظم زندگیم هم از دستم در می‌رود! 

قلم و کاغذ برمی‌دارم که بنویسمشان و داخل چارچوب و جدول قرارشان دهم، هر کدام را توضیح دهم و یکی یکی برای خودم حلشان کنم! اما همه‌شان روی کاغذ نمی‌آیند! بیشتر به هم می‌ریزم از اینکه حتی نمی‌توانم جمعشان کنم یک جا! همه چیز توی سرم رژه می‌رود! ابهام‌ها خسته‌ام می‌کنند! سوال‌ها خسته‌ام می‌کنند!

اینطور وقت‌ها خودم را سرگرم می‌کنم. با هر مشغولیتی که دم دستم باشد. با هر کار و مشغله‌ای که زودتر از همه چشمک بزند. چون انرژی، توان و حوصله فکر کردن به همه این چیز‌ها را ندارم. پس خودم را آن‌قدر سرگرم می‌کنم که فرصت فکر کردن هم نباشد!

شاید گذر زمان به باز شدن گره‌ها کمک کند.

آدمیزاد همین است دیگر یک شب از شدت خوشحالی و هیجان خوابش نمی‌برد، یک شب از شدت غم مجهول روی دلش تا نصف شب زل می‌زند به سقف و گاهی از شدت صداهای توی سرش دیوانه می‌شود! اما زندگی روی خط صاف نمی‌ماند! دوباره می‌چرخد، جلو می‌رود، بالا می‌رود و پایین می‌رود:)


*نظریه آشوب

۰۰/۰۴/۰۵
منتظر اتفاقات خوب (حورا)

نظرات  (۶)

۰۵ تیر ۰۰ ، ۲۳:۰۳ Mohsen Farajollahi シ
معمولا همزمان اتفاق افتادن چند تا مشکل یا فکر آدمو گیج میکنه... اونایی که میتونین حل کنین رو حل کنین بقیه رو هم بسپرین به خدا و روزگار :) درست میشه ان شاءالله.
پاسخ:
چاره‌ای جز این ندارم واقعا! 
ممنون. ان‌شاالله:)
۰۶ تیر ۰۰ ، ۱۲:۲۹ مترسک هیچستانی
آدمیزاده دیگه :/
پاسخ:
:))) اره دیگه!
چقدر این حسی که گفتی برام ملموس بود، چون من هم کی رو خط صاف بودم آخه :))
پاسخ:
زندگیه و همین بالا و پاییناش:))
۱۲ تیر ۰۰ ، ۰۷:۵۰ هانی هستم
تو می‌تونی حورا! که همه‌ی اون هزاران مسئله و حرف رو منظم و مرتب چون صد دانه یاقوت بچینی سر جاشون!
یکسان نماند حال دوران!
پاسخ:
هر بار به خودم میگم لابد از می‌تونم از پسش برمیام که با این شرایط مواجه میشم!
یکسان نمی‌مونه، اما دوست دارم بدونم منم قراره یکسان نموندنش رو ببینم یا نه!
ممنون:)
۱۹ تیر ۰۰ ، ۲۳:۱۲ آقای سه نقطه
همه ی ما تقریبا این موج های سینوسی رو داریم و درگیریم باهاش و فکر نکنم بشه کاریش کرد
پاسخ:
زندگیه دیگه:) روی یه خط صاف جلو نمیره!
۰۱ مرداد ۰۰ ، ۲۳:۴۳ محمود بنائی
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
:) زندگی همینه، اونم توی این روزهای عجیب
پاسخ:
زندگی عجیب تو روزهای عجیب!
ممنون:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی